نقش زبان فارسی در هویت یابی ایرانی و اسلامی
تاریخ انتشار: ۱۸ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۷۲۲۲۱
زبان در تعین هویت یک سرزمین نقش اساسی دارد. زبان را به عنوان یکی از ابزار قدرتمند اندیشه به شمار میآورند. تا جاییکه اندیشهورزان گوناگون بر این اعتقاد پای فشردند برای اینکه مردمی از اقوام مختلف صورتی یگانه و همحسی بیابند زبان بهترین وسیله است.
به گزارش ایسنا، زبان در تعین هویت یک سرزمین نقش اساسی دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فارسی دوستی و فارسی دانی در ایران به قومی خاص تعلق ندارد. این زبان ابزار مهم و راز همبستگی و پیوند تمام اقوام و فرقهها و گروهها و طبقات اجتماعی ایران بوده و هست. وسیلهای است برای جلوگیری از آشفتگی و پراکندگی و جدایی. در درازنای تاریخ ایران، تمام مردم این سرزمین و اقوام و تیرههای گوناگون آن، در یک وجه پر رنگ با هم هماندیشی و هم آوایی داشتند و آن عشق ورزیدن به زبان فارسی و گزینش این زبان، به عنوان زبان فکر و فرهنگ و عرفان و دانش و عشق و عاطفه بوده است.
تمام طبقات اجتماعی ایران از هر دسته و گروه و با هر دید و منش، اگر چه در مواردی دیگر با هم اختلاف و ستیز و ناسازگاری داشتهاند، اما درباره این موضوع جملگی از دیدگاهی واحد و یگانه و همسو برخوردار بودهاند. اگر ترک و اگر کرد، اگر فارس و اگر بلوچ، اگر فقیه و اگر عارف، اگر فیلسوف و اگر حکیم، اگر سنی و اگر شیعه، خوشبختانه همگی بر نقش و اهمیت زبان فارسی و گزینش آن برای بازتاب مکنونات قلبی و ذهنی خود جای هیچ شک و تردیدی باقی نگذاشتند و در این راه با هم هماوا و هم نظر بودند.
از مترجم تفسیر طبری گرفته تا نویسنده اخلاق ناصری، خواجه نصیر الدین توسی، و از فردوسی توسی تا امام محمد غزالی، از شمس تبریزی، تا جلال الدین مولوی بزرگ و از سعدی تا حافظ شیرازی، جملگی در مورد امتیاز این زبان بر دیگر زبانها سخن گفتند و از اسرار سحرآمیز آن برای وحدت ملی بهرهها بردند. در این نوشته با اشارهای گذرا به پیشینه زبان فارسی، نقش بعضی از شاعران پرآوازه فارسیگو را در گسترش و رواج این زبان بر می رسیم و بخش مهمی از نظرات آنان را درباره اهمیت و شیرینی و عذوبت آن نشان می دهیم و به تأثیر و راز و رمز و آن در وحدت و همبستگی و هویت ملی ایرانیان اشاره میکنیم.
زبان فارسی همواره از روزگاران کهن تاکنون، نقش بسیار مهمی در وحدت و یکپارچگی اقوام و مردم ایران عهده دار بوده است. تمام گروههای مختلف قومی و نژادی و زبانی در سه دوره تمدنی تاریخ ایران، اگر بر سر هر چیز دیگری ستیز و مخالفت داشتهاند، در این باره همیشه همسو و هم نظر بودهاند.این ضرورت و اتفاق نظر بیشتر از طرف کسانی احساس شده است که یا از اقوام غیر فارسی زبان بودهاند و یا به زبان عربی و ترکی و دیگر گویشهای قومی، احاطه و آشنایی کامل داشتهاند.
انتخاب زبان فارسی به عنوان محور اساسی وحدت ملی، نه از روی جهل و تعصب و نه از روی کینه توزی نسبت به زبانهای دیگر انجام یافته است، بلکه این انتخاب آگاهانه و بر اساس نیازی اجتماعی و تاریخی و از روی احساس مسؤولیت چهره بسته است. نویسندگان، روشنفکران، نخبگان، عالمان و شاعران از روی وظیفه ملی و برای رشد فرهنگی و فکری مردم و جلوگیری از پراکندگی و گسیختگی جامعه دست به چینن کاری زدهاند؛ کاری که البته مورد پذیرش همه مردم ایران بوده است. این گرایش در ایران، گرایشی سراسری بوده و تمامی گروههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را در بر میگرفته است.
این همفکری و هم نظری در درازای تاریخ ایران، باعث شده است تا زبان فارسی نه تنها به صورت زبان ذوق و عرفان و شعر و فلسفه و تاریخ و فرهنگ ایران در آید، بلکه در هویت بخشیدن به ایران و حفظ وحدت ارضی و فرهنگی آن نیز نقش بدون انکاری بازی کند.
بنابراین زبان در هر کشوری، یکی از ستونهای فرهنگ و هویت آن کشور است. در کنار زبان، توجه به دین، توجه به فرهنگ، توجه به آداب و سنن، توجه به تاریخ برای هر کشوری مهم است، اما آن مقولهای که میتواند بگوید سطح دین شما در چه سطحی است، شما از چه فرهنگ و هنر و ادبی برخوردارید، یا هنرها و آئینها و سنن شما را به کشورهای دیگر معرفی بکند، آن، زبان کشور است. اگر زبان آن کشور زبانی قوی باشد و شاعران قوی و آثار طراز اول داشته باشد و در طول تاریخ این آثار و آن مفاخر، پایداری خود را حفظ کرده باشند و در تلاطمهای زبانی دچار فرسایشهای نو به نو نشده باشد، میتوان گفت آن زبان، یک زبان اصیل است.
همه این ویژگیهایی را که گفتم، زبان فارسی دارد. جدای از اینکه زبان، ظرف فرهنگی هر جامعه است. شما وقتی که زبانتان قوی باشد و این زبان قوی را به کشور دیگری صادر بکنید، در واقع فرهنگ خودتان و آداب و تمدن خودتان را صادر کردهاید. زبان فارسی در طول تاریخ همین وظیفه را انجام داده است. وقتی که اسلام وارد کشور ما شد، ایرانیها اسلام را پذیرفتند، اما زبان آن اسلام را نپذیرفتند؛ یعنی ما مسلمان شدیم ولی عربزبان نشدیم. این به چه دلیل بود؟ به این دلیل بود که هم ایرانیها و هم نخبگان ما در آن زمان، به این نتیجه رسیده بودند که زبان فارسی قوی است و قابلیت گسترش و توسعه دارد و قابلیت این را دارد که همان کاری که قرار است زبان عربی بکند، این زبان انجام بدهد.
بنابراین اسلام از غرب و به زبان عربی وارد ایران شد، اما همین اسلام وقتی که میخواست از دروازههای شرقی کشور ما بیرون برود، با زبان فارسی بیرون رفت. یعنی الان بسیاری از کشورهایی که در شرق کشور ما هستند، از هند، پاکستان، سریلانکا، بنگلادش، اندونزی، مالزی تا استان سین کیانگ چین، اینها اسلام را با زبان فارسی یاد گرفتند و بسیاری از آثار و معارف اسلامی با زبان فارسی به این کشورها رفت. البته ایرانیها هم به بسیاری از این کشورها مهاجرت کردند، از جمله به منطقه شبه قارهی هند، که باعث شد اسلام به زبان فارسی به این کشورها صادر شود. همین الان هم بسیاری از آثار اسلامی و کتابهایی که نوشته شده و در منطقه شرق آسیاست، به زبان فارسی نوشته شده است.
انتهای پیام/
منبع: ایسنا
کلیدواژه: زبان فارسی هویت ایرانی اسلامی هويت ملي هویت ایرانی اسلامی زبان فارسی خانواده سینما زبان فارسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۷۲۲۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خلیجی همیشه فارس برای تنبیه تمام متجاوزان تاریخ
خبرگزاری مهر، گروه استانها - علی ستاری: تاریخ کهن سرزمین ایران از دیرباز تاکنون شاهد تلخیها و شیرینیهای زیادی بوده است اما اهالیِ این سرزمین دست روی زانو گذاشتن و با یک یا علی بلند شدن را خوب یاد گرفته و بعد از هر دوره افول توانستهاند شکوه خود را بازیابی کنند.
یکی از این بازسازیها در دوران صفویه است آن جایی که نواده شیخ صفی که در مسلمانشدن و سر به راه شدن ایلخانان نقش به سزایی داشت در سال ۱۵۰۱ میلادی موفق میشود بار دیگر ایران را زیر یک پرچم جمع کند و با رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع نقشه راهی را برای تمام ادوار بعدی ایران ترسیم کند.
رقابت شرق و غرب و فرصتطلبی استعمار برای ورود به منطقه خلیجفارس
طی قرن مورد اشاره رقابت تاریخی شرق و غرب که همواره در یک سوی آن ایرانیها بودند و در سوی دیگر رومیها، شکل دیگری به خود گرفت و ظهور دولتی مسلمان در همسایگی اروپاییها؛ آنها را به این فکر انداخت که مسلمانان را با هم درگیر کنند؛ بر همین اساس دو قدرت بزرگ جهان اسلام یعنی صفویها و عثمانیها به جای توجه به دشمنان مشترک به هم مشغول شدند و از آن سوی استعمارگران اروپایی با خیال راحت خود را به جاهای مختلف سرزمینهای اسلامی رساندند.
در آن دوران بزرگترین استعمار جهان حکومت پرتغال به شمار میرفت و رقیب همیشه در تعقیب آن نیز بریتانیا بود که در تعقیب پرتغال به غرب آسیا آمد و تقریباً بعد از فروپاشی امپراطوری پرتغال - اسپانیا جا پای آن گذاشت.
هندوستان که همه ما با استعمارگریهای بریتانیا آن را میشناسیم نخست توسط پرتغالیها به بند کشیده شد و بعدها بریتانیاییها پا به این سرزمین گذاشتند.
ورود استعمار به منطقه غرب آسیا آثار ویران کنندهای داشت؛ آثاری که اگر بخواهیم مانند یک جورچین آن را کنار هم بچینیم باید امتدادش را در وجود منحوس رژیم صهیونیستی پیدا کنیم؛ پرتغالیها دقیقاً از همان نقطهای به سرزمینهای اسلامی ضربه زدند که امروز صهیونیستها در آن نقطه ایستادهاند.
هم عصرِ با قدرت گرفتن صفویه در ایران پرتغالیها بعد از دور زدن دماغه امید نیک خود را به اقیانوس هند رساندند و حکومتی شیعی در جنوب هند یعنی عادلشاهیان را شکست داده و بندر گوا را تصرف کردند.
بندر گوا در هند به پایگاه اصلی پرتغالیها تبدیل شد و از آنجا عزم خلیج مکران و خلیج فارس کردند، آنها در مسیر خود جزایر و بنادر مختلف از جمله بحرین و قشم را تصرف کردند و بعد از نبردهای خونین در شرایطی که شاه اسماعیل به دلیل جنگ با عثمانیها در مضیقه است و به دنبال امتیاز گرفتن از پرتغالیها مداخلهای در نبردهای جنوب ایران ندارد، جزیره هرمز به دست استعمارگران میافتد.
حضور پرتغالیها در غرب آسیا هم منافع ایران را تهدید میکند و هم تهدیدی جدی برای عثمانیها به شمار میرود چرا که امپراطوری عثمانی از طریق عراق و بصره بخشی از خلیجفارس را در اختیار دارد و پرتغال مزاحم جدی آنها در تجارت دریایی هستند اما با این وجود هیچ گاه دو قدرت بزرگ جهان اسلام برای زمین زدن این دشمن مشترک متحد نمیشوند و همین امر حاشیه امنِ پیرامون پرتغالیها را برای یکهتازی در خلیجفارس تقویت میکند.
اخراج پرتغالیها از خلیجفارس معجزه قرن شانزدهم
پرتغالی که حکومت محلی هرمز و جزایر خلیجفارس را آن هم بعد از دو مرحله شکست؛ کنار زده است شکست ناپذیر ترین ابرقدرت قرن ۱۵ و ۱۶ میلادی است؛ آنها به غیر از اروپا که پایگاه اصلیشان است، شرق آفریقا تا تنگه مالاگا، بخشهایی از هند و چین، بخشهایی از آمریکای جنوبی به ویژه برزیل و جزایر خلیجفارس را به قلمرو خود اضافه کردهاند؛ هیچکس، حتی بریتانیای پر مدعا نیز یارای مقابله با این امپراطوری را ندارد بنابراین اینکه روز اخراج پرتغالیها از خلیجفارس اینقدر برای ما ایرانیها حائز اهمیت باشد مسئله عجیبی نیست؛ اخراج پرتغالیها از خلیجفارس معجزه قرن شانزدهم میلادی است معجزهای که به دست سربازان ایرانی رقم خورده و حساب کار را به همه استعمارگران تاریخ داده است و الّا ممکن بود امروز در کنار ادعای مضحک و خندهدارِ عربی خواندن خلیجفارس؛ شاهد ادعاهایی از سوی پرتغالیها هم برای مالکیت خلیجفارس باشیم.
پرتغال قرنِ ۱۵ از روسیه تزاریِ جنگهای ایران و روس از انگلستانِ دست انداز به هرات و حتی از آمریکای قرن بیست و یکم چند سر و گردن بالاتر است اما ارادهی ایرانی آنها را به زانو در آورده است.
ارادهای که به همت پیر خمین یک بار دیگر در دهه ۵۰ شمسی شکوفا شد و به برکت آن امروز جلوی یکه تازی هر ابرقدرتی در خلیجفارس گرفته شده است.
واضحترین نمود استعمارستیزی ملت ایران در خلیجفارس خود را نشان داده است
اسمعیل جهانگیری مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی در گفتوگو با خبرنگار مهر، دهم اردیبهشت ماه را روزی مهم در تاریخ خلیجفارس و ایران برشمرد و گفت: ملت ایران همواره نشان دادهاند که ملتی استعمار ستیز هستند اما نمود این استعمارستیزی به واضحترین شکل ممکن در خلیجفارس خود را نشان داده است از این رو این وظیفه بر عهده ما است که این تاریخ پر افتخار را برای همگان بشناسانیم.
وی ادامه داد: نباید تصور شود که پرتغالیها بیهیچ مانعی توانستهاند بر جزایر خلیجفارس مسلط شوند؛ چرا که در آن دوران نیز مردان و جوانان زیادی جان خود را فدا کرده و با استعمار زمان جنگیدهاند.
خلیجفارس جایگاه امنی برای استعمارگران نیست
جهانگیری با بیان اینکه خلیجفارس جایگاه امنی برای استعمارگران نیست، گفت: توهم اینکه قدرتی فرامنطقهای بتواند جایگاه خود را در منطقه تثبیت کند کاملاً غلط است چرا که جوانان خلیجفارس نشین نشان دادهاند که این پهنه آبی پر افتخار برایشان حکم مادر را دارد و برای دفاع از آن از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنند.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی هرمزگان خاطرنشانکرد: تمام تلاش ما این است که ابتدا تاریخ پرافتخار خلیجفارس را به ساحل نشینان این خلیج تا ابد فارس معرفی کنیم چرا که متأسفانه گاهی تمدن بزرگ خلیجفارس مورد بیمهری و کم لطفی قرار میگیرد و گام نخست برای جلوگیری از این بیمهریها این است که رگههای تمدنی را در بین جوامع بومیِ خلیجفارس تقویت کنیم.
وی ادامه داد: فرهنگ مانند آب و به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی به منزله هوا است، فقدان و به فراموشی سپرده شدنش، خسران است و اشاعه آن مایه برکت؛ از این رو تلاش داریم با برگزاری نشستهای تخصصی مردم هرمزگان را با تاریخ رشادتهای خلیجفارس آشنا کنیم تا آنها به عنوان سفیران فرهنگ و تمدن خلیجفارس این مهم را به همگان معرفی کنند.
اسمعیل جهانگیری تصریحکرد: چنانچه ما نسبت به فرهنگ، تمدن، آداب و رسوم و نام خلیجفارس حساسیت نداشته باشیم دشمنان را برای تلاش بیشتر جهت تصاحب آن امیدوارتر میکنیم.
حق وتویی ۸۰ میلیون نفری
وی خاطرنشانکرد: خلیجفارس نه تنها برای جنوب نشینان بلکه برای ملت ایران موضوعی حیاتی است و حتی اگر کل دنیا در موضوع خلیجفارس و جزایر سه گانه رأی به ضرر ایران بدهند با بیش از ۸۰ میلیون حق وتو روبرو خواهند شد.
خلیجفارس پهنهای آبی برای تنبیه متجاوزان
مصیب نظری رئیس شورای اسلامی شهر بندرعباس نیز در گفتوگو با خبرنگار مهر، ضمن گرامیداشت روز ملی خلیجفارس، گفت: ایرانیان باید به خود ببالند که هیچگاه اجازه ندادهاند خلیجفارس اسیر دست بیگانه باشد.
وی افزود: سابقه دریانوردی ایرانیها در خلیجفارس سابقهای فراتر از آن چیزی است که تصور میشود چرا که برخی منابع از دریانوردی پیش از دوران هخامنشیان نیز در این خلیج پر افتخار خبر دادهاند.
نظری بیانکرد: دریایی که از پارس میآید همیشه خلیجفارس خواهد ماند و هیچکس اجازه تعدی به این نام مبارک را نخواهد داشت.
رئیس شورای شهر بندرعباس عنوان کرد: روزگاری پرتغالیها ادعای شکستناپذیری در خلیجفارس داشتند و با غرور کشتیها و ناوگانشان را در خلیجفارس میراندند اما از آنها چه ماند؟ توسط ایرانیها به بدترین شکل ممکن اخراج شدند و همین اخراج زمینه فروپاشی بزرگترین استعمار را فراهم آورد.
وی ادامه داد: وقتی جلوتر میآییم میبینیم در روزگاری انگلیسیها خود را مالک بلافصل خلیجفارس میدانستند و برای جزایر آن تعیین تکلیف میکردند اما به کجا رسیدند؛ آنها هم مجبور شدند دست از پا درازتر این خلیج همیشه فارس را ترک کنند و آن را به صاحبان اصلی خود بسپارند.
نظری تأکید کرد: همین چند سال پیش بود که تفنگداران انگلیسی در آبهای سرزمینی جمهوری اسلامی ایران تحقیر شده و توسط پاسداران دریا دل دستگیر شدند، ضمن اینکه سال ۹۸ نیروهای ایرانی با توقیف نفتکش انگلیسی نشان دادند که دوران امپراطوری بریتانیاییها بر دریاها به پایان رسیده است و دیگر نمیتوانند بی حساب و کتاب در خلیجفارس کشتیرانی کنند.
رئیس شورای شهر بندرعباس، عنوانکرد: قطعاً مردم شریف حضور آمریکاییها در خلیجفارس را نیز به یاد دارند؛ نیروی دریایی آمریکا تاکنون به هیچکس حساب پس نداده است اما امروز وقتی میخواهد وارد خلیجفارس بشود باید با زبان فارسی اجازه بگیرد و این یعنی خلیجفارس و تنگه هرمز تونل وحشت استکبار و استعمار است.
وی خاطرنشانکرد: شکوه امروز خلیجفارس حاصل خون پاک مدافعان هرمز، فاتحان جزیره و شهیدان والامقامی چون اسدالله رئیسی و اسحاق دارا است که ثمره آن امروز در حاکمیت بیچون و چرای جمهوری اسلامی ایران در خلیجفارس مشهود است.
کد خبر 6090477